احساس سپاسگزاری

♦ شاید برای هر کدام از شما به دفعات پیش آمده باشد که مسائل و مشکلاتی را در زندگیتان تجربه کنید. گاهی چنان زندگی برایتان دشوار شده است که تا پوست و استخوان شما را نیز به درد آورده است.
♦ لحظاتی را از سر گذرانده‌اید که رنج بسیاری را بر دوش شما گذاشته‌اند و درد و سختی امانتان را گرفته است.

♦ بی تردید در چنین لحظات و تجربه هایی است که توجه ما به داشته هایمان هر چند اندک بیشتر جلب می شود. زمانی که رنجی جانکاه وجودمان را پر می‌کند، تنها چیزی که ما را به آرامش و رهایی می‌رساند یادآوری آن چیزهایی است که از حضور آنها در زندگی‌مان شادمان هستیم.

♦ وقتی پس از خوردن غذایی تلخ، طعم شیرین غذایی دیگر را می چشیم، قطعاً لذت شیرینی را دو چندان احساس می‌کنیم. زمانی که درد را تجربه می‌کنیم و یا با بیماری دست و پنجه نرم می‌کنیم، رسیدن به احساس خوبِ سلامتی را بیش از پیش احساس می‌کنیم.

♦ زمانی که از عزیزانمان دور می‌شویم و روزهایی را دور از آنها هستیم، تازه طعم شیرین روزهای باهم بودنمان را احساس می‌کنیم. وقتی یک بحران روحی، مالی، جسمی و یا شغلی را پشت سر می‌گذاریم، دقیقا آن زمان است که لذت سلامتی، آرامش روحی، جنبه های مثبت شغلی و داشته‌های مالی خود را بیشتر احساس می‌کنیم. چنان که گویی زندگی رنگ زیبایش را از پس پرده رنجِ گذر از یک بحران را به ما نشان می دهد. مثل طلوع خورشید در آسمانی صاف و آبی پس از بارش سیل آسا در هوایی مه آلود و گرفته با ابرهای سیاه.
♦ چقدر حس شیرینی است آن طلوعی که همراه می‌شود با رنگین کمانی از رنگ‌ها و هوایی لطیف در میان تابش اشعه‌های طلایی خورشید.